محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدرالمتالهین یا ملاصدرا، از بزرگان فلسفۀ اسلامی و از بزرگترین دانشمندان جهان، ملاصدرا درنهم جمادی الاولی سال ۹۸۰ قمری در شیراز دیده به جهان گشود.
پدر او خواجه ابراهیم قوامی مردی پرهیزگار، دیندار و دوستدار و حامی دانش و معرفت بود.
در زمان حیات ملاصدرا، شیراز دارای حکومت مستقلی بود و حکمرانی آن به برادر شاه واگذار گردید. در آن زمان پدر ملاصدرا به عنوان معاون او و دومین شخصیت مهم آن منطقه به شمار میرفت و به نظر میرسید تنها موهبتی که خداوند به او ارزانی نداشته، داشتن فرزند باشد.
اما بالاخره خداوند، دعاهای این مرد پاک و زاهد را بیجواب نگذاشت و بهترین پسران را به او ارزانی کرد.
یکی از آنها را محمد ملقب به صدرالدین نام نهاد به آن امید که عالیترین شخصیت مذهبی گردد.
دوران جوانی:
در این دوران صدرالمتالهین جوان با شیخ بهایی آشنا گردید که سنگ بنای شخصیت علمی و اخلاقی ملاصدرا توسط این دانشمند جهاندیده ی کم نظیر، بنا نهاده شد و تکمیل این بنای معنوی را استاد دیگرش دانشمند سترگ و استاد علوم دینی_الهی و اصول یقینی سید امیرمحمد باقر بن شمس الدین، مشهور به میرداماد عهدهدار گشت.
صدرالمتالهین، حکیم خانه به دوشی بود که به جرم آزادگی روح و فکر، مجبور شد از پایتخت و پایتختنشینان روی گرداند.
وی در مقدمه ی کتاب “اسفار”، دلایل بیزاری خود را از جاهلان فرزانه نمای زمان خویش و عزلت و تصوف خود در کهک (روستایی دورافتاده در سی کیلومتری شهر قم) را بیان داشته است.
پس از بازگشت به شیراز، شهرت صدرای شیرازی عالمگیر شده بود و طالبان حکمت از نواحی و اطراف برای درک فیض به حضورش میشتافتند.
در زمان حیات ملاصدرا، یعنی در اواخر قرن دهم و شروع قرن یازدهم هجری، کلام و فلسفه از علوم رایج و محبوب آن زمان به شمار میرفت.
دلیل گسترش علم فلسفه:
دلیل عمدۀ گسترش این علم نسبت به سایر علوم آن زمان مانند فقه، ادبیات عرب، ریاضی، نجوم، طب وغیره، همچنین هنرهای رایج آن زمان مانند خط، معماری و کتیبه را میتوان در شرایط اجتماعی آن دوران که خود زاییدۀ شرایط سیاسی حاکم بر کشور بود جستجو نمود.
عدم وابستگی و استقرار و مرکزیت حکومت وقت، امنیت و آزادی خاصی را حکم فرما ساخته بود که شکوفاشدن استعدادها و گسترش هنر و علم را در پی داشت.
صدرالدین محمد در علوم متعارف زمان، به ویژه در فلسفه اشراق، مکتب مشاء، کلام، عرفان و تفسیر قرآن مهارت یافت.
او آثار فلسفی متفکرانی چون سقراط و فلاسفۀ هم عصر او، افلاطون، ارسطو و شاگردانش و دانشمندانی چون ابن سینا و خواجه نصرالدین طوسی را دقیقا بررسی نمود، موارد ضعف آنها را باز شناخت و مسایل مبهم مکاتب را به خوبی دانست.
اگرچه او از مکتب اشراق، بهرهها برد ولی هرگز تسلیم عقاید آنان نشد و گرچه شاگرد مکتب مشاء گردید لیکن هرگز مقید به این روش نشد.
پیشنهاد گاج مگ: زندگینامه صدر اعظم امیر کبیر
“حکمت متعالیه” مهمترین کتاب ملاصدرا به شمار میآید که حاوی ژرفترین پاسخها به مسائل فلسفی است.
ملاصدرا، علاوه بر سلوک درعرفان، به عنوان یکی از موفقترین فلاسفه، مطرح میباشد که با طیکردن مراحل مختلف، گنجینۀ با ارزشی را برای ساخت قلعهای از دانش کشف نمود که با نور جاودانی حقیقت میدرخشد.
از ملاصدرا آثار درخشانی باقیمانده است که برخی از آنها عبارتاند از: اسفار اربعه، مبدا و معاد، دیوان اشعار، حدوث العالم، مفاتیح الغیب، متشابهات القرآن.
حکیم وارسته در طول عمر ۷۱ سالهاش هفت بار با پای پیاده به حج مشرف شد و گل تن را با طواف کعبه دل صفا بخشید و در آخر نیز سر بر این راه نهاد و به هنگام آغاز سفر هفتم یا در بازگشت از آن سفر به سال ۱۰۵۰ ه .ق در شهر بصره تن رنجور را وداع نمود و در جوار حق قرار گرفت و در همانجا به خاک سپرده شد.
اگر چه امروز اثری از مزار او نیست اما عطر دلنشین حکمت متعالیه از مرکب نوشتههایش همواره مشام جان را مینوازد.
اول خرداد در تقویم روز بزرگداشت ملاصدرا نامگذاری شده است.
گردآوری: زهرا هدیه لو