وحید رجبلو یکی از ۲۰ چهرۀ تاثیرگذار دنیا
اکثر ما در ناامیدیها و شکستهایمان به آنچه که نتوانستهایم به دست آوریم فکر میکنیم و مدام در حال شکایت از نداشتههایمان هستیم. به راستی چند نفر از ما به تواناییهایی که داریم اعتماد میکنیم و روی آنچه که میتوانیم انجام دهیم تمرکز میکنیم؟
وحید رجبلو جوان ۳۰ سالهای است که با معلولیت ۹۸ درصدی، موفق به راهاندازی پلتفرمی ویژه برای خدمترسانی به معلولان و همدردان خود شدهاست. او بیشتر کارهایش را تنها با توان دو درصد از دست راستش انجام میدهد و به تازگی از سوی کمیتۀ غیرانتفاعی بینالمللی جوانان جهان (JCI) به عنوان یکی از ۲۰ چهرۀ تأثیرگذار در دنیا شناخته شدهاست. کمیتۀ بینالمللی جوانان جهان، هر سال با معرفی جوانان شایسته و تأثیرگذار جهان، فرصتهای توسعه برای توانمندسازی جوانان را فراهم میکند و این نخستینبار است که جوانی از ایران به این رقابت جهانی راه پیدا کرده و در لیست ۲۰ نفره این کمیته قرار گرفتهاست.
وحید رجبلو با بیماری ژنتیکی SMA (آتروفی عضلانی نخاعی) در کرج به دنیا آمد. این بیماری، که با از دست دادن نورونهای حرکتی و تحلیل رفتن عضلات همراه است، به تدریج سبب از دست رفتن قدرت دستها و پاها در فرد میشود.
وی دربارۀ دوران کودکی و نوجوانی خود می گوید: «مدرسه مرا ثبتنام نکرد؛ چون هر دو ماه یک بار، به خاطر عفونت در بیمارستان بستری میشدم. شش تا هفت سال نیز درگیر فرآیند درمان و عملهای جراحی اشتباهی بودم که بر اساس تجویزهای اشتباه پزشکان انجام میشد. اگر آن عملها انجام نمیشد، الان بدن من وضعیت بهتری داشت. تا ۱۳ سالگی بدون هیچ آموزش و فرآیند آموزشی بودم و تا این سن، خواندن و نوشتن نمیدانستم. باز هم برای ثبتنام و درس خواندن اقدام کردم، اما مدرسه مرا ثبتنام نکرد؛ اما من کاردستیهای خلاقانه میساختم و میفروختم؛ مثلاً دستبند مروارید میساختم یا با چرخ دندههای خراب ساعتها وسایلی میساختم. لوازم غیرقابل استفاده ساعت و رادیو، در این زمینه برای من کاربردهای زیادی داشت. «تا ۱۳سالگی، سواد خواندن و نوشتن نداشتم، اما خانوادهام خیلی نگران بودند و این موضوع برایشان قابل تحمل نبود؛ بنابراین، خواهرم و مادرم با راهنمایی دورادور یک معلم، آموزشدادن به من را شروع کردند. دوران ابتدایی را طی یک سال و نیم و به صورت غیرحضوری تمام کردم و دوران راهنمایی را هم با معلم خصوصی و به صورت سال به سال خواندم. چون هزینهها خیلی زیاد بود، دبیرستان نرفتم و ترک تحصیل کردم، اما برای اینکه نمیخواستم فقط یک مصرفکننده باشم، مجدداً به سمت کارهای خلاقانه برگشتم و کارهایی مانند: سیاهقلم، مجسمهسازی، سفالگری و …انجام میدادم.»
پیشنهاد گاج مگ: چگونه افکار منفی خود را کاهش دهیم؟«برای فراگیری این هنرها، مادرم برایم کتاب آموزشی میخرید یا اگر تلویزیون برنامۀ آموزشی داشت، با دیدن آن برنامه، فوت و فن کار را یاد میگرفتم؛ مثلاً در هنر سیاهقلم این قدر پیشرفت کردم که این هنر را درس هم میدادم و شاگرد هم داشتم.»
«دو سه سال هم به این صورت گذشت و من کمکم به ۱۹ سالگی رسیده بودم. بیماریام در حال پیشرفت بود و دستهایم به اندازهای ضعیف شده بود که دیگر نمیتوانستم مداد را در دستم بگیرم. خواهرم پیشنهاد داد که کامپیوتر بخریم؛ البته مشکل مالی برای خرید کامپیوتر داشتیم و پدرم توان مالی خرید آن را نداشت. در نهایت، یک کامپیوتر قسطی خریدیم و من خدمات کامپیوتری ارائه میدادم، اما با بدترشدن وضعیت جسمی من و از کارافتادن دست چپم، باید فکر دیگری میکردم.»
«آن زمان حدودا ۲۳ ساله بودم. من دیگر نمیتوانستم خدمات کامپیوتری ارائه کنم، اما وارد فضای اینترنت شده بودم و میدانستم که در این فضا فرصتهایی برای من وجود دارد؛ یا اینکه در این فضا میتوانم فرصتهایی برای خودم ایجاد کنم .
کمکم با سایتهای ایرانی آشنا شدم؛ بهویژه با سایتهایی که آموزشهای مربوط به فضای وب را به صورت رایگان ارائه میکردند. من نمیتوانستم از آموزشهای پولی استفاده کنم؛ چون هزینههای بالایی داشتند، اما با آموزشهای رایگان به صورت خودآموز، کمکم فضای وب و امکاناتش را شناختم. با کمک یکی از دوستانم برنامهنویسی را طی یک سال یاد گرفتم. کمکم جاوا، سیاساس و اچدیامال و پیاچپی را یاد گرفتم و در واقع افتادم در این مسیر؛ نه اینکه خیلی حرفهای شده باشم، ولی به اندازهای یاد گرفته بودم که یک سایت را راه اندازی کنم و نخستین سایت را هم برای خودم راه اندازی کردم.»
«من همیشه ابزارهای مورد نیازم را خودم میساختم و با وجود این بیماری، همیشه به سختی کار میکردم. شبهای زیادی را تا صبح پشت کامپیوتر سپری میکردم و دائماً در حال فعالیت بودم. صبح که میشد، کمی میخوابیدم و باز تا نیمههای شب کار میکردم. خیلیها فکر میکردند که آن پشت نشستهام و بازی میکنم، اما من داشتم راههایی را برای ساختن ابزارهای مورد نیازم پیدا میکردم.»
وحید رجبلو، که در حوزۀ کامپیوتر کارش را با برنامهنویسی و طراحی وب آغاز کردهاست، تا به امروز بیش از ۲۰۰ سایت طراحی کرده و تمام هزینههای زندگی و درمان خود را به صورت مستقل تأمین میکند. این توانیاب جوان، سه سال پیش تصمیم گرفت به ایدهای که سالها در ذهن خود میپروراند تحقق بخشد و راهحلی را برای کمک به افراد معلول برای داشتن زندگی آسانتر ارائه کند. او در ابتدا نرمافزار کوچکی را طراحی و تولید کرد و بعد از تست آن، پلتفرم آنلاین و بزرگتری را به نام «توانیتو» راهاندازی کرد. پلتفرمی که او بنیانگذاری کرده است، پلی ارتباطی میان توان جویان و خدماترسانان محسوب میشود و کسب و کارها را با هدف خدماترسانی به افراد معلول، در کنار هم گرد آورده است تا بتوانند محصولاتشان را آسانتر در دسترس معلولان قرار دهند. توانیتو در حال حاضر ۱۷ نیروی کار تمام وقت و هزاران کاربر دارد که آنها را در حوزههای سلامت، پزشکی، توانبخشی، آموزش و خدمات عمومی مانند: خرید و رفت و آمد درون شهری حمایت میکند و هدف اصلی آن، ارتقا دادن سطح کیفیت زندگی معلولان و کمتوانان است. او همچنین موفق به کسب جایزههایی از جمله: جایزۀ کارآفرین برتر استان البرز در سالهای ۱۳۹۶ و۱۳۹۷ ، جایزۀ کارآفرین دیجیتال برتر در نمایشگاه الکامپ و بهترین نوآوری در خدمات به مردم و مناطق محروم در جشنوارۀ ICT شد. این مرد توانمند، از اینکه کسی ناامید باشد، احساس شکست کند یا دست از تلاش بکشد، تعجب میکند و خود دربارۀ موفقیتش میگوید: «جنگیدن من با کارهای ساده شروع میشود و سپس وقتی میتوانم انجامشان دهم برای هدفهای بزرگتر میجنگم.» او سرمایۀ اولیۀ خود را شکست خوردن، ناامیدی، تلاش کردن و جنگیدن میداند.
منبع: پیک سنجش